بیدل بیدگلی

متن مرتبط با «استاد شجریان و محسن نامجو» در سایت بیدل بیدگلی نوشته شده است

کلاس اول دبستان آسیه

  • در مهر ماه ۱۴۰۲ با توجه به اینکه آموزش و پرورش کاشان در هفته دوم مهر ماه ۸۲ کلاس بدون معلم داشت، تصمیم گرفتم باز به کلاس درس برگردم.چون یک مدرسه ثابت صبح داشتند من مجبور شدم آن را انتخاب کنم.مدرسه آسیه در خیابان امام و جنب بیمارستان گلابچی است .در کلاس اول که ۳۲ دانش آموز داشت مشغول کار شدم.کار معلمی در کلاس اول بر من سخت بود با توجه به اینکه من هیچگاه آرام و قرار ندارم. در اواسط سال هم به بیماری سیاتیک مبتلا شده و درد ناراحتی زیادی را متحمل شدم.یکی دیگر از اتفاقاتی که در این سال تحصیلی افتاد احضار شدن من به حراست اداره جهت پاسخگویی به سوالات آنها بود که می گفتند شما در دفتر مدر سه حرف های تخریبی می زنی .و من راحت به ایشان گفتم من اگر حرف های تخریبی می زنم و باب میل شما و مدیر مدرسه و بعضی اعضای دستمال به دست آن نیستم پس لطف کنید بنویسید که من صلاحیت رفتن به کلاس را ندارم تا من بروم و خانه ام بخوابم... راحت....رئیس حراست هم گفت نه آقای پهلوانی بفرمایید . بروید کلاستان و به کارتان ادامه دهید....در پایان از من پرسیدند : آیا شما معترضید؟گفتم بله من معترضم.گفت چرا معترضی؟ گفتم من با فوق لیسانس ادبیات با رتبه معلم یار بازنشسته شدم. معلم یار یعنی چه؟(معلم یار در رتبه بندی وزارت آموزش و پرورش یک درجه پایین تر از رتبه معلمی است.) معلم یار یعنی یک دانش آموز بیاید کنار معلم و او را مثلا در تصحیح املای دانش آموزان یاری کند به آن دانش آموز می‌گویند معلم یار.حالا به نظر شما من معلم یار هستم ؟ کسی که ۳۰ سال تدریس کرده است و کتاب هم چاپ کرده و مقاله نوشته است و . . . . دیگر رئیس حراست اداره هیچ چیز نگفت...... + نوشته شده در شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 17:31 توسط علیرضا پهل, ...ادامه مطلب

  • یاد گذشتگان در روز پدر

  • هرسال اعضای انجمن ادبی نشر فرهنگ اسلامی کاشان به سرپرستی آقای دکتر مدرس زاده، در روز پدر طی مراسمی به دیدار شاعران و فرهیختگان شهر کاشان می روند.در این رابطه حضور بر سر آرامگاه شاعران و فرهیختگان از دیگر برنامه های ایشان می باشد.تصاویر این دیدار ها مربوط به اسفند ماه ۱۴۰۱ می باشد در کنار مقبره فیض کاشانی و آرامگاه شاعر معاصر مصطفی فیضیآرامستان دارالسلام کاشان بر سر آرامگاه حجةالاسلام عبدالله مدرس زاده بنیان گذار انجمن نشرفرهنگ اسلامیآرامگاه استاد علی شریف کاشانی مسول انجمن ادبی صبای کاشان ( دارالسلام کاشان )آرامگاه جواد امینی از اعضای انجمن + نوشته شده در سه شنبه هفتم آذر ۱۴۰۲ ساعت 21:8 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سخنرانی عبدالله کوثری

  • در کنار عبدالله کوثری مترجم توانا و شهیر و جناب آقای غلامحسین سربلوکی + نوشته شده در جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ ساعت 13:19 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جلسه سخنرانی عبدالله کوثری در کاشان

  • خانه اخبار فرهنگ و هنر گزارشدیدار با عبدالله کوثری در کاشان۰۳ آذر ۱۴۰۲کتابخوان‌هایی که شیفته رمان‌ها و تالیف‌های مشهور خارجی هستند با نام عبدالله کوثری آشنایند. مردی از تبار مترجمان شناخته شدۀ نیم قرن اخیر که صبح پنج شنبه به همت موسسه “پالیز فرهنگ و فرزانگی”، در آمفی تئاتر سرای عامری‌های کاشان و در محفلی فرهنگی به سخنرانی پرداخت.به گزارش کاشان آنلاین، کوثری در ابتدا و پیش از شروع برنامه که به‌نوعی ارجداشت وی نیز محسوب می‌شد، در گفت وگویی مختصر از زیبایی‌های کالبدی کاشان گفت که به زعم او این شهر هنوز در گرداب برج ها و مجتمع های ۳۰، ۴۰ طبقه گرفتار نشده است.مرد نامدار ترجمه ایران در ابتدای سخنانش در بیان تاریخچه ترجمه در ایران گفت: نهضت ترجمه در ایران ابتدا در قرون سوم و چهارم اسلامی و دوره خلفای عباسی رخ داد که فلسفه یونان به عربی ترجمه شد و می‎شود گفت پیشگامان ترجمه در این دوره ایرانی بودند و سپس در قرن چهارم با ترجمه متون دیگری، ترجمه به نوعی باعث رشد و پی بردن به ارزش‌های زبان ما نیز شد و سپس در ادوار بعدی رودکی و کسایی و ناصرخسرو آمدند و باعث ارتقای زبان فارسی شدند و بعد کاخ عظیم شاهنامه توسط فردوسی برپا شد.به بیان کوثری، در دوره ناصری عصر دوم ترجمه در ایران پا گرفت و سه مجموعه شامل «دارالفنون، دارالترجمه دربار که توسط محمدحسن خان اعتضادالسلطنه مدیریت می‌شد و کانون تبعیدیان در اروپا و عثمانی» پیشگام ترجمه در آن عصر بودند و در این دوره است که محمدطاهر میرزا قاجار، کنت مونت کریستو را ترجمه می کند.کوثری در ادامه در بیان ویژگی مهم ترجمه گفت: ترجمه، رشد و آگاهی و ارتباط فرهنگ ها و تمدن ها را باعث می شود و به نوعی “مصاف دو زبان” است و با انتقال مفاهیمی از مبدا، کشفیات جدیدی از, ...ادامه مطلب

  • شعر خوانی اربعین

  • چهار شنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ دعوت شدیم جهت شب شعر اربعین و افتتاح خانه فرهنگ آزاد ارمک به روستای زیبای ارمک این همایش به کوشش انجمن نشر فرهنگ اسلامی کاشان، جناب آقای دکتر مدرس زاده و دوستانشان به ویژه آقای عباسعلی ارمکی و فرزند ایشان در باغ زیبای خیر ارمکی جناب آقای آزاد برگزار گردید ., ...ادامه مطلب

  • یازدهمین سال درگذشت استاد محمد عظیمی

  • به مناسبت یازدهمین سال در گذشت شاعر توانمند معاصر استاد محمد عظیمی بیدگلیبیستم تیرماه ۱۳۹۱ ، یادآور حادثه ای تلخ برای جامعه ادبی آران و بیدگل است .در این روز ، استاد محمد عظیم زاده بیدگلی متخلص به عظیمی پس از یک دوره بیماری آخرین غزل زندگی اش را سرود و به سرای ابدیت کوچید .بی تردید مرگ او برای اهالی شعر و ادب تلخ و ضایعه ای دردناک بود .امروز یازدهمین سالروز وفات استاد محمد عظیمی (عظیم زاده) بیدگلی است. کسی که پهلوان شاعران خطه‌ی کویری آران و بیدگل بود. او که از ۱۰ سالگی سرودن را آغاز کرده بود، همیشه با گشاده رویی از مهمانان خانه‌ی ساده و آرامَش پذیرایی می‌کرد و برای هر کس که از او می‌خواست، بی تکلف از اشعارش می‌خواند.استاد عظیمی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در محله توی ده بیدگل چشم به جهان گشود. او فرزند ارباب احمد بود و نسبش به حاج عبدالعظیم بیدگلی، از علمای قرن ۱۲ هجری و از شاگردان میرزای قمی، سید رشتی، میرزای قمی و فاضل نراقی برمی گشت که به درجه اجتهاد نیز نائل شده بود. وی اشعار بسیاری را از انوری، خاقانی، نظامی، حافظ، منوچهری، سعدی و… در خاطر خود حفظ کرده بود. تسلط این استاد گران قدر بر عروض و فنون شعری علی رغم سواد مکتب خانه‌ای‌اش، به حدی بود که همواره دیگران را به حیرت وا می‌داشت. برخی به خاطر این ویژگی به او لقب «صباحی دوم» داده‌اند.محمد عظیمی علاوه بر شعر در ورزش باستانی هم استاد بود و به خاطر سابقه‌اش در این رشته، او را پهلوان صدا می‌کردند. استاد همیشه کباده و میل‌های سنگین و تخته شنو را در کنار کتاب‌هایی که در کتابخانه‌ی پربارش داشت، گوشه اتاق نگه می‌داشت. او معتقد بود ورزش علاوه بر این که سلامتی او را حفظ کرده، در شعرش نیز اثرگذار بوده است. نقل شده که او یک بار ۲ هزار بار, ...ادامه مطلب

  • سوگ سروده استاد عظیمی بیدگلی

  • سوگ سروده یازدهمین سال درگذشت شاعر گرانقدر استاد محمد عظیمی بیدگلی اَختری در سپهر معانی ماند ، ناگه ز پرتو فشانیمهر عرفان و ایمان ، عظیمی در سپهر ادب جاودانیاو که آیینه دار سخن بود بود سرمایه نکته دانیهر زمان دست اندیشه اش داشت کلک سحر آفرین معانینغمه در نغمه اشعار نابش داشت اندیشه ی خسروانیبود ابیات ناب غزلهاش آتش عشق را ترجمانیطبع توفانی و آن لطافت شاهدش دلبری آسمانیسروها در قصیده برافراشت که بهارش نگردد خزانی نظم او نقش گل های قالی شعر او طرح ارژنگ مانیبود در خط شعر کهن سخت هم بدان شیوه در نغمه خوانی مقتدایش به بزم خراسان شد منوچهری دامغانی راه اغراق را کی سپارم خوانمش گر صباحی ثانی آه و صد آه دیگر نخواند با غزل نغمه ی آسمانیروزگارا به خسران دچاری تا که تو قدر گوهر ندانیدر میان اساتید امروز دیگر از او نیابی نشانیرفت از پیش یاران سبکبالبیگمان خسته از زندگانی "بیدل" غم زده سرد و خاموش چهره از خون دل ارغوانی مدّتی می‌شود کز فراقش شِکوه دارد ز بی همزبانیمی‌سراید به آوای محزون وصف گنجینه‌ای شایگانی زین مصیبت نداند چه گوید خامه هم مانده از ناتوانیخواهد از درگه حق که مولا در بهشتش کند میزبانی# -- سروده -- علیرضا پهلوانی بیدگلی(بیدل مهرآیین)۲۴ تیرماه ۱۳۹۱ + نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ساعت 14:2 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در وصف مولدم بیدگل

  • در وصف بیدگلسروده ی علیرضا پهلوانی (بیدل بیدگلی)آبان 1388دیار عشق محبت دیار بیدگل استصفای صحن چمن نو بهار بیدگل استبه جشنواره ی گلها قدم گذار ببینبهشت عاطفه ها لاله زار بیدگل استصفای صحبت دلدارو جویبار وچمنبهار خاطره ها وامدار بیدگل استبه دوش مزرعه ، شولای رنگ رنگ خزانوگوشواره ی پاییز انار بیدگل استمثال منظر دریاچه ی نمک ،آرامزلال وپاک وصمیمی ، دیار بیدگل استدو پیکر است در این آسمان رویاییستاره ی دگری در کنار بیدگل استکدام شهرودیاری بُوَد ادب پرورچنانکه خطه ی والا تبار بیدگل استنشان ملک سلیمانی سخن بی شکنگین خاتمی ازشهریار بیدگل است((صباحی))آنکه چو خورشیدِ روشنی افروزدر آسمان هنر افتخار بیدگل استطلوع (موبد)و(وصاف)در دیار ادبفروغ باوری از اعتبار بیدگل استزتند باد حوادث به جا شرافت اوچنانکه سرو قدِ استوار بیدگل استکویر مرکزی وکوهسار وچشمه ی فینشگفت منظره ای بر مدار بیدگل استشکوه جلوه ی تاریخ عهد ساسانیزروزگار کهن یادگار بیدگل استبه صحن مسجد نقشینه آیه های هنربه هر طرف نگری شاهکار بیدگل استبه کوچه های قدیمی وتنگ کاهگلیغبار خاطره از رهگذار بیدگل استزدست های هنر آفرین قالی بافچه جلوه ها که ز نقش ونگار بیدگل استچه نوبهار محبت ، چه در جفای خزانتمام مهر ووفایم نثار بیدگل استهمیشه ((بیدل))تنها در این غریب دیاربه یاد بید وگل و بی قرار بیدگل استدر کانال ایتا ی حسین بیدگلی @bidgoly + نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آبان ۱۴۰۱ ساعت 13:7 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دیدار با استاد خوش عمل کاشانی

  • یکشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۱ روز تولد یکی استادان شعر و ادب کاشان، جناب آقای عباس خوش عمل کاشانی بود. من به اتفاق بعضی دوستان از انجمن فرهنگی ادبی نشر فرهنگ اسلامی کاشان به سرپرستی آقای دکتر مدرس زاده برای عرض تبریک به دیدار استاد خوش عمل نایل شدیم. چندی ست بیماری استاد را از پای انداخته، به طوری که توان حرکت را از ایشان گرفته است.در این جلسه پس از شعر خوانی دو جلد از کتاب هایم را حضورشان تقدیم کردم. ایشان نیز روز بعد یک رباعی برایم سروده و ارسال فرمودند.;(( با مهر و وفاست بیدل بیدگلیکانون صفاست بیدل بیدگلیبا نور غزل در ایستگاه ادبیخوش جلوه نماست بیدل بیدگلیعباس خوش عمل کاشانی.))شفا و بهبودی کامل استاد را از درگاه خداوند متعال آرزومندم. + نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم دی ۱۴۰۱ ساعت 20:3 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سبب سرودن منظومه عاشورایی از منظومه خورشید

  • یکی از هنرهای نمایشی عامه که قدمت دیرینه دارد، پرده خوانی است. این هنر به نقل واقعه عاشورا و دیگر وقایع مذهبی به وسیله نقاشی های روی پرده می پردازد. در هنر پرده خوانی به شخصی که حکایت را با بیانی شیوا و تاثیر گذار و آهنگین نقل می کند پرده خوان یا مرشد می گویند. پرده خوانی در ردیف هنرهایی همچون معرکه گیری و تلفیقی از نقالی و قصه گویی مصور است. نام دیگر پرده خوانی، پرده داری، پرده گردانی و شمایل گردانی است.،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،کتاب از منظومه خورشید ، منظومه ای است با موضوع عاشورا و در قالب شعر نو نیمایی که در آن واقعه عاشورا از زبان یک پرده خوان نقل شده است.و اما ماجرای پدید آمدن این منظومه؛سال ها پیش از این، مدت ها بود که در این اندیشه بودم که ما می توانيم به واقعه ی عاشورا از دیدی که اخوان ثالث به شاهنامه در شعر (خوان هشتم) نگاه کرده بنگریم، یعنی از دید یک پرده خوان یا نقال ، بنابر این تصمیم گرفتم این کار را به انجام برسانم. پس از سه سال از گرفتن تصمیم، وقتی فراغتی یافتم، کار را شروع کردم . چنانکه ماه محرم آن سال برای اینکه در جریان حماسه حسینی و شور کربلایی قرار بگیرم از اول محرم تا آخر ماه صفر (که در کاشان مراسم عزاداری امام حسین برپاست ) در همه مراسم از هیئت ها، روضه خوانی ها و عزاداری ها، شرکت کردم .پس از پایان ماه صفر، قلم به دست گرفتم و ظرف دو ماه منظومه را کامل نموده و پس از آن چهار ماه دیگر روی آن شعر کار کردم . سرانجام سال ۱۳۹۵ آنرا به دست چاپ سپردم .در اینجا، چند خط ازمنظومه عاشورایی ( از منظومه خورشید) در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام را تقدیم می دارم.؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛... کودکش را روی دست آورد بالاتر ،رسا, ...ادامه مطلب

  • سبب سرودن کتاب باکاروان عشق

  • اندر سبب نشر کتاب ( با کاروان عشق )یادم هست که در بیمارستان قلب تهران جهت جراحی، بستری بودم.گاهی می رفتم و تلویزیون داخل راهرو را تماشا می کردم . یک شب در برنامه ای ادبی شعر خوانی استاد مشفق را نشان می داد که ایشان دوازده بند عاشورایی محتشم کاشانی را تضمین کرده بود (به این معنی که پیش از هر بیت (دو مصراع ) از محتشم سه مصراع اضافه کرده بود بر همان وزن و سیاق .) من همان موقع نذر کردم که اگر از عمل جراحی به سلامت به خانه باز گردم چهارده بند سلیمان صباحی بیدگلی (شاعر قرن ۱۲ و اوایل ۱۳ ) را به همین روش تضمین کنم .چند ماه پس از این، تضمین چهارده بند را شروع کردم. طی دوماه کاربه پایان رسید و علاوه بر آن چهار ماه دیگر هم روی آن کار کردم و از نظرات اساتید در انجمن های کاشان بهره ها بردم.یک روز استاد بزرگوارم جناب استاد سید علی اصغر صائم کاشانی پیشنهاد دادند که این تضمین را به همراه دیگر اشعار مذهبیم در یک مجموعه به زیور طبع بیارایم .من نیز با مبلغی که وام گرفته بودم با یاری انتشارات مرسل کاشان ، اولین کتاب را به چاپ رساندم.(بعد از آن همه فکر می کردند من یک شاعر مذهبی ام .)اگرچه بعدها از آن کار زیاد خوشنود نبودم به هر حال این خود شروعی بود .. + نوشته شده در سه شنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 10:31 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هایکو کتاب ایده ای نو

  • هایکو کتاب کتابفروشی کافیشه در آران و بیدگل یکمین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد .به همین مناسبت مسابقه ای ترتیب داده اند به نام هایکوکتاب .هایکو کتاب به این معنی که هر شرکت کننده با نام ۳ تا ۵ کتاب یک جمله معنا دار یا یک شعر بسازد .به همین منظور کوشش کردم طبع خود را در این مورد بیازمایم و حاصل آن این دو شعر کلاسیک و سپید بود....................................باغ آیینه شکفتن در مه استدر هوای تازه ی اندیشه‌هادشنه در دیس و سکوت عشق چیست؟شور ابراهیم در آتش رها.............................کتاب های شعر احمد شاملو :( باغ آینه) ، (شکفتن در مه ) ، ( هوای تازه ) ، (دشنه در دیس ) ، ( ابراهیم در آتش )**********************در جاده‌ایبه سوی فانوس دریاییبا خشم و هیاهوآن بر باد رفته رایک بار دیگرصدا کن!...........................کتاب های رمان :-- (در جاده اثر جک کرواک)-- ( به سوی فانوس دریایی اثر ویرجینیا وولف)-- ( خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر)-- (بر باد رفته اثر مارگرت میچل ) + نوشته شده در یکشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 23:24 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هایکو کتاب

  • کتابفروشی کافیشه در آران و بیدگل یکمین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد .به همین مناسبت مسابقه ای ترتیب داده اند به نام هایکوکتاب .هایکو کتاب به این معنی که هر شرکت کننده با نام ۳ تا ۵ کتاب یک جمله معنا دار یا یک شعر بسازد .به همین منظور کوشش کردم طبع خود را در این مورد بیازمایم و حاصل آن این دو شعر کلاسیک و سپید بود....................................باغ آیینه شکفتن در مه استدر هوای تازه ی اندیشه‌هادشنه در دیس و سکوت عشق چیست؟شور ابراهیم در آتش رها.............................کتاب های شعر احمد شاملو :( باغ آینه) ، (شکفتن در مه ) ، ( هوای تازه ) ، (دشنه در دیس ) ، ( ابراهیم در آتش )**********************در جاده‌ایبه سوی فانوس دریاییبا خشم و هیاهوآن بر باد رفته رایک بار دیگرصدا کن!...........................کتاب های رمان :-- (در جاده اثر جک کرواک)-- ( به سوی فانوس دریایی اثر ویرجینیا وولف)-- ( خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر)-- (بر باد رفته اثر مارگرت میچل ) + نوشته شده در چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 11:30 توسط علیرضا پهلوانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تسلیت درگذشت استاد شریف

  • درگذشت استاد گرانقدر ادبیات (( استاد علی شریف کاشانی )) را به جامعه ادبی ایران و ادب دوستان کاشانی و شاگردان  استاد تسلیت عرض می کنم. غزلی را که در عشق به استادم سالها پیش سروده بودم، با هم می , ...ادامه مطلب

  • در موج خیز حادثه

  •  موج خیزدر موج خیز حادثه چون پا گذاشتیمطوفان آه  بر دل دریا  گذاشتیمرفتند سوی دوست چه خوش شاهدان و ما حسرت ، مدام  بر دل صحرا گذاشتیمطوفان و موج بود و خطر در کمین ما گوهر بسی به قلب صدف ها گذاشتیمپر لاله بود دامن  صحرا به نو بهار بس داغ ها به سینه صحرا گذاشتیم                               سروده اسفند  ۱۳۷۵    , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها