خواب شیرین

ساخت وبلاگ

دیشب به خواب, دیدم که با احمد شاملو در جایی نشسته بودیم

.پیراهن سفید به تن داشت و پنجاه ساله می نمود.مانند پاره

ای از عکس هایش .من نزد او رفتم .مجله ای  ادبی در دست

داشت و صفحه ای از یک مقاله را می خواند .با او در مورد آن

مقاله گفتگو کردم و سوالاتی پرسیدم که پاسخ گفت اما صد

حیف فرصت نشد شعری بخوانیم . 


صبح سرشار از هیجان وانرژی بودم از این رویا.


《 شب خوبی بود و خواب, خوشی 》

 

  ( یادش عزیز باد )    - - -  ۹۷/۹/۱۰   

بیدل بیدگلی...
ما را در سایت بیدل بیدگلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pahlevanyo بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت: 7:37